موسیقی رود
موسیقی رود
صدای موسیقی رود در آغوش کوهستان و طراوت هوایی که مملو از عطر خیسی برگها و سبزه هاست،جوینده ام و در مسیر رهایی گام برمیدارم،رها از اسارت افکار و پیشداوریها .تهی از هر اندیشه ایی که اندیشه ها همچون زندانی دریافت مرا محدود میسازد به آنچه که خویشش تصور میکند.جوینده ای گشته ام بی جستجو که جستجوگری که در طلب هدفی است آن مطلوب حجابش میشود در غبار رفتن و به خطا رسیدن.سکوت را میجویم ،نجواهای خود را با خویشتنم به سکوت رساندن و دست نیاز بگشودند یعنی دستان را از هر چه که هست تهی کردن.تهی که میشوم دریافت میکنم،سکوت که میکنم میتوانم بشنوم صدای تو را که مرا به عشق میخوانی ،درونم پیدا میگردد وقتی تهی میشوم ازبیرونی که درونم را به اجبار و افکار در شکل دادن است،موسیقی رود میبرد مرا تا بی زمانی
رضا 25/2
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |