آدمی تولد میابد با لوح سپید و قلمی در دست...عده ای ،نقاشی میکنند تصورات خود را....عاشق تصورات خود می شوند از جدایی از تصورات خود ،اشک می ریزند و روزی در افسوس لمس نکردن تصورات خود از دنیا می روند...عده ای جهان خود را از رویش دانه های رویا ،آکنده میسازند و در رقص با رویش ان ..تمام زندگی را رنگ خدا میزتند
رقص زمین...برچسب : نویسنده : jonunemehr بازدید : 38