شکننده

ساخت وبلاگ

چنان شکننده شده ام که به صدای لب گشودن غنچه ای در دل شب ....یا رویا دیدن پرنده ای در آشیانه ی کنج پنجره ی خواب اطاقم حتی..میشکنم...می شکند دلم را حتی پرسه زدن خیالی در سکوت کوچه ها ...رقص پرده با نسیمی لطیف....رویش چشمه هم ..میشکند خواب را در چشمان دوخته گشته ام به انتظاری مبهم ....معجزه ی باران شاید از دلتنگی ابر ببارد و ببرد با دستان خود از دلم این فاصله ی با من ...زندگی را جان کندن

رضا۶/۱۲

رقص زمین...
ما را در سایت رقص زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jonunemehr بازدید : 41 تاريخ : چهارشنبه 15 شهريور 1402 ساعت: 5:19