آخرین مطالب
امکانات وب
خورشید از شرق عاشقی تولد میابد ،بر روی نیاز ومطلوب متمرکز میشود ،میسوزد تا آن نهان طلب را روشن سازد و بازتاب آن را در چشم به مشاهده گر ،مصور سازد.و این نوری است که بی صدا میافروزد و نمایان میازد بودن خود را در بازتابش اشیا ..این نور را درکی باید و فهمی .تصاویر را معنایی و مفاهیم را منظوری است و در این دریای عظیم ،آگاهی ،هر انسانی به فراخور درک و نیاز و طلب ،صید خود کند و اندیشه ی خویش را به اندیشیدن رساند.صدای نور را هر فردی بگونه ای شنیدن خواهد کرد.عده ای در نور به کور شدن میرسند و عده ای در بازتابش آن ،نور را فراموش ساخته و به تصاویر دل بسته اند ،عده ای نور وجودشان چنان است که خورشید در نظرآنها ،همچون کرم شب تابی است ،و عده ای چون شاپرکها به اغوش نور در اشتیاق سوختن به تقلا و رقص و هیاهوی پروازند....صدی نور در فرکانس آگاهی است و هر ادراکی را از آن فهم و استنباطی است ..و چون نور شویم وصدای ما نور....مایی نمانده و در نهان بودن ما ،تصاویر ناپیداست که پیدا میشود...فردی نور را ندید و نور را نفهمید و در تابش او ،به تماشای موجودات ..نظاره گشت...صدای نور..صدای سکوت است که در آن ،بیدار میگردد دیده ی جان و به تماشای آن براید که جز به چشم دل نتوان دیدن....
رضا9/10
رقص زمین...برچسب : نویسنده : jonunemehr بازدید : 104