حسرت

ساخت وبلاگ

شاخه های عریان در خواب زمین برهنه تر از کویر ،دشت؛ خالی از رویش گیاهان ،پاییز در باغ  و جنگل و دشت قدم میزد،باغ تهی از برگها و شاخه ها در لرزش غروب سرد پاییزی.اکنون وقت خواب زمین است و حوالی رقص برفها ،کاشتن و کود و آبیاری و حرس و مراقبت...بهار که میرسد ،تنها شاهد رویش دانه هایی هستیم که کاشته ایم در دل خاک .زمان میگذرد و ناگزیر زمان ،سفر انسانهاست از عالم ماده به ورای ماده ،از چشم به دل و در این تهی بودن قاب نگاه ها از چشمان مهربان مادر بزرگ و پدر بزرگ و..رفتگان هیچگاه نمیتوان به لحظه های گرم حضور صمیمی آنها بازگشت .همه چیز در اکنون است ..داشته های ما معجزاتی هستند که در نبودنشان ارزش آنها را میفهمیم و آشکار میشود گنجهای گرانمایه ای که به علت عادت کردن به بودنشان آنها را ندیده گرفته و قدر نمیدانیم.اکنون فرصتی برای پاس داشتن داشته هاست نیایش و شکر گزاری داشته ها همانا شکرگزاری و نماز و مهربانی و بخشش قدر شناسی است.

زندگی بر روی زمین موهبتی است که با آنچه که به آفرینش میبخشیم در واقع جهان جاودان خود را خلق میکنیم،فردای قیامت آنچه هست آشکار میگردد،پس چیزی وجود داشته و در آن روز که خود روز هم نماد نمایان گشتن است ،به هویدایی است از پنهان خارج میشود و در باره ی آنچه کشف و یا اشکار گشته به ساق پا اشاره شده که دعوت میشوند به سجده ولی توانایی سجود ندارند.پس در آن روز آخرت آشکار میگردد که دعوت به سجود شده و پاها توانایی سجده را نداشته اند..چه کسانی سجده نکردند؟شیطان گفت من از آدم برترم زیرا که از جنس آتشم و او از خاک...اما نفهمید که جنس ظرف مهم نیست بلکه مظروف مهم است که مظروف آدم همانا کلمه و معانی است که خدا پس از نفخه روح به او تعلیم داد تا آگاهی کسب کند و با آگاهی مسجود شود .و دیگر سجده نمیکنند کسانی که همه ی عطایای الهی را مربوط به تلاش خود میدانند و تمام شکست ها را مربوط به روزگار و امکانات و خدا نخواست و....کسانی سجده نمیکنند که خود را مرکز دایره ی آفرینش میدانند و بالطبع رو به خود نمیتوانند سجده کنند...در آن روز آشکار میشود این پاهایی که توان سجده کردن را ندارند .زیرا در جهان خود ساخته گرفتار نخوت و کبر و جهل هستند .پس اشاره ی مهمتری دارد که آن روز چنین نیست که اختیار عملی داشته باشیم که در این فرصت بودن در زمین خلق نکرده ایم زیرا تنها آنچه هستیم آنجا آشکار میگردد

زمین فرصتی برای بذر افشاندن و کود و آبیاری باغ شخصی خود است اینجا همه چیز به انسان عطیه شده تا جهان خود را خلق کند ،بهشت و جهنم محصول عمل و اندیشه و رفتار و کردار ما در این جهان هستند ،چنین نیست که در آن وادی بی زمانی ،فرصتی برای خلق و اصلاح باشد."زمین مزرعه ی آخرت است".پس هر چیزی که از انسان صادر میشود علاوه بر اینکه همراه و همنشین او در زندگی دنیوی است ،خشت ها و خانه و دریچه های دنیای آخرت او را هم شکل داده و میسازد.ما آن نیستیم که تلاش میکنیم نشان دهیم ما آن هستیم که رفتارها و اندیشه ها و قلب و عقل و کردار ما میسازد.اگر دروغ گفته و سر دیگران را کلاه گزاشته و نفرین و لعنت و فریب و تهمت و کینه و دشمنی به جهان هدیه میکنیم ،تمام آنها همنشین ما هستند.همنشین ما در زندگی بر روی زمین و جهان ما در آخرت که آخرت باطن و پنهان انسان به هویدایی و آشکاری میرسد.

روز حسرت روزی ست که از لایه ی حجابی بیرون آمده و با دیدن حقیقت اتفاقات و رخدادها به تلاشهای بیهوده و اتلاف فرصتها پی برده و در میابیم تمام آنچه برای تصاحب و مالکیت اش به تمام جهان و زمان و درغ و نفرت و ..گفتیم تنها حباب توهمی بود که در امواج تغییر ترکید و هیچ نماند جز سیاهی و هدر رفتن فرصت ها و حسرتی که در میابی چیزی نداری جز آنچه خود کاشته ای...چه کاشته ایم در فرصت زندگی؟؟؟؟این زمین را ما مسافریم. یوم يكشف عن ساق و يـدعـون الى السجود فلا يستطيعون (42)

رضا7/24

+ نوشته شده توسط رضا در یکشنبه بیست و سوم مهر ۱۳۹۶ و ساعت 22:53 |
رقص زمین...
ما را در سایت رقص زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jonunemehr بازدید : 133 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1396 ساعت: 2:05