و...عشق

پرنده ها که به نیایش ترانه خوان میشوند و برگها در موسیقی باد به تسبیح از ساقه ها رها .عشق را میتوان فهمید .میتوان عشق را در نت های ساز رود میتوان شنید که در جوشش چشمه ها در بلندی آگاهی کوه از اعماق جوشیده و در مسیر مهربانی ،به تمنای دریا به انگیزه ی عطش درختان و انتظار مزارع و دشتها  در شتاب و گذرند  .همه ی هستی ،مظاهر ظهور خدایند ،در آگاهی خدا که عاشقانه به جستجوی حقیقت باشیم همواره در طلب و مطلوب را در کلیت هستی و در تک تک ذرات به تماشایی ام .وقتی عاشق شخصی میشویم ،کوجه ها و فرم نگاه و لباسها و خانه ی او مقدس و تکرار نام او آرام بخش و دلیل شعف و اشتیاق است.وقتی به مسجد و کلیسا و معابد میرویم، پاکیزه میرویم زیرا مکانهای مقدسی است .مقدس چون در آن به پرستش و بردن نام خدا مشغولیم و در آن مکانها احساس ارامش و لطافت میکنیم .هر موجود هر انسان هر ذره یک مسجذ یک محراب یک معبد یه جایگاه مقدس است که در آن خداوند به نام و اسم و کلمه ای در تحلی محدود جاری است .پس بار دیگر چشم بگشا..عاشقانه خدا را در آگاهی الهی جوینده باشد..در میاب همه جا مسجد و معبد و محراب است و هر منظره ای ،جلوه ای از رخسار او که در محدودیت نگاه و باور ما نمایان گشته است.

عشق را در بی شرطی باید عاشق بود ،عشق به شرط و شناختی در بند نمیشود این همه کتاب در باره چگونه عاشق بشویم چگونه معشوق باشیم همه و همه تنها فریبی است برای قالب کردن و محدود کردن عشق در حصار تعاریف .عشق بی استاد و علم و شرط جاری میشود و از خصار اکنون میرهاند عاشق را تا در اسمان نگاه معشوق پرواز را بال بگشاید.آنکه عاشقانه خدا را جوینده است .اگر عشق اش به او در دعا و خواسته های بیشمار خلاصه گردد بی شک عشق را نشناخته و خدا را باور ندارد او طالب خواسته های خود است ،کسی که او هر چیزی بخواهد به او عطا کند او خدایی را جوینده است که مطابق با خواسته ها و باورهای او باشد نه خودی را که باید خدایی باشد .عشق در شرط و چشمداشت و تمنا محدود نمیگردد که معشوق ،مقامی است که تو با تغییر باید آن شوی نه اینکه او به تو تنزل یابد .عشق در ترس خلاصه نمیشود که خدا را برای دوری از اتش و عذاب و جهنم عبادت کنیم که جهنم و بهشت تنها محصول خروجی های ماست به جهان .پس ریشه هر دو در خود ماست و ترس از خدا به معنای نداشتن عشق و نشناختن خداست ،آنکه در خوشایند و ناخوشایند خود توجه معشوق را خالصانه پذیرا باشد و در این پذیرفتن به رقص اشتیاق از نگاه محبوب در ترس و خواسته و تمنای من هرگز نگنجد و به بند نرسد.

آغاز عشق را تنها یک قدم است عبودیت و راز بندگی و عبودیت شناخت خود است به عنوان متغییری که در محدودیت به او و در او به معنای حیات و شادی و شعف است .عشق محدود نکردن معشوق است در قالبی خاص .آنکه خدا را عاشقانه به عبودیت است در هر ذره او را به نظاره است و دریافته است که انچه تصویر میسازد از نگاه و تار گیسوی او تنها ساخته ی اندیشه و ذهن اوست .اندیشه ای و ذهنی و توانایی که در محدودیت خلق گشته است پس خدایی نکرده و به انکار دیگران ،باور خود را خدای مطلق ندانسته و مهربانی را از رحمانیت وام میستاند تا بی شرط و دلیل مهربان باشد و مهربانی اش از اعماق وجود او سرچشمه بگردد به یقین با ایمان نه وابسته به احوال و رفتار دیگران همچون متغییری که باور و رفتار دیگران او را به رفتارها و ایمانهای متعدد برساند.

عشق اوج دلبستگی است و دادن تمام داشته ها برای درک نگاه او و توجه او .نمیتوان به علم و ترس و هزاران خواسته چسبید و خدا را در این محدودیت ها به حبس رساند و او را برای بهشت نیایش کرد و از ترس دوزخ،نمیشود او را تا زمانی عبادت کرد که دعاهای ما را مستحاب کند و اگر خواسته ی ما را به محصول نرساند راه کفر پیشی گرفت .او دانای مطلق است و ما دذره وار در شعاع نور او پیدا و در رقص .تا ذره نشویم و تهی کی به رقص میشویم در نماز عبودیت.

عشق دلیل حیات است و هر شکل و تصویری از نقاش عشق است عشق به همسر در ابعاد اندیشه و در سکوت به کلام در هماهنگی در جویندگی تا غریزه و طبیعت ،عشق به فرزند در تجلی مهربانی و تلاش برای راحتی و سلامتی او ،عشق به والدین در شکل قدر شناسی و قدر دانی و محبت ،عشق به فهمیدن در قالب گریز از جهل و سیاهی و طالب نور ،عشق به مورد توجه بودن با مثمر بودن و مفید بودن ..همه ی این عشقها تنها عطری از عشق الهی است که نامحدود است و در محدودیت ما به مروف باور ما در ظرف میشود .در هر نغمه و سکوتی او را دریابیم در هر تگاه و منظره ای نظرگاه او را نظاره باشیم همه و هیچ از او ورو به او و در اوست .پس عاشقانه باشیم که عشق ،عامل اصلی تحرک و رانش ماست در درک و فهم زنده بودن و حیات .ما در تغییر و در حاری بودنیم چون عاشقیم .ما همواره در شادی و شعف هستیم زیرا که تجلی او و در مسجد و معبد او رو به جلوه های او در معنا دادن به موقعیت ها و به ظهور رساندن پنهانها هستیم.

رضا9/10

+ نوشته شده توسط رضا در جمعه دهم آذر ۱۳۹۶ و ساعت 18:39 |