شاخه ها

ساخت وبلاگ

شاخه های جنگل احساس مرا ،رقص گیسوانت میبرد تا نوازش بهار و رویش جوانه ها .من از خواب ،پلی میسازم و گذر میکنم هر شب تا دریاچه ی مهتابی روییده در دستان مهربانت.عشق در وجودم چاری میشود و چشمه ی حیات مرا ،نگاه تو میجوشاند از اعماق پنهان بودن.آشکار میشود در پلک گشودنت هزاران راز خفته در سکوت ،هزاران رویای جا مانده در خواب ،هزاران شعر انتظار در دشت خیال..میروید بودن من در موسیقی نگاهت که ساز سکون مرا از تردید بود و نبود؛ به سرودن میرساند.لبان تو که لبان مرا به نیایش آشنا ساخت و سرودن نماز در سجاده ی نیاز.جنگل بودن مرا گویا...دشت خوابهای تو فراخواند تا به خورشید برسانم ،از گرمای قلب تو قطره ای نور را...چه عاشقانه میشود چشم بستن و به تو نگریستن که از لایه های زمان میایی و میبری مرا به آنجا که محال ،رنگ میبازد و خواستن همه عاشقی ست

رضا9/18

+ نوشته شده توسط رضا در شنبه هجدهم آذر ۱۳۹۶ و ساعت 21:25 |

رقص زمین...
ما را در سایت رقص زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jonunemehr بازدید : 112 تاريخ : دوشنبه 20 آذر 1396 ساعت: 10:24