پر گشودن

ساخت وبلاگ

مرگ ..یک پنجره است که ناگهان به دستهای تند بادی که وزیدن گرفته ،گشوده میشوند و پروانه ای بالهایش را گشوده و از پنجره به فراسوی نگاهها بال میگشاید ، پیله ای میماند که ناگزیرش در خاک پوسیدن است...بی خبر میاید و خبر ساز میشود ورود یکباره اش ...در هیاهوی آرزوها ، رفتن ها و آمدنها ،در تکاپوی روزمرگی های بی پایان ،در تلاش برای کاشتن نهالی در باغچه ی زمین ،در همین بیدار شدنهای صبح و عجولانه رفتن ها ..میاید و میبرد به آنجا که زمان گم میشود ...خاطره ای میماند.قاب عکسی که در چشم ها اشک و بر لبها ،شوری قطره ای لغزان را مینشاند.زندگی را باور میکنم که خلق خاطره هاست...داشته ها بر باد میروند از دست ،برگهای درخت مهربانی را تند باد پاییزی میبرد با خود در مسیر رودی که از صبح خورشید تا مهتاب شبهای انتظار جاریست...دربها کوبید با سر انگشتان جستجو...به هر خانه او را میجست و عاقبت خواندش به خویش که بیا و بگذار پیله ات ماند در خاک....اینجا بالهایت همه از نور است...رفت تا قدر امانتها را بدانیم همین اکنونی که مهربانی هست ...همدلی هست...دوستی هست و انسانهایی که بی توقع مهربانند

رضا 9/13

+ نوشته شده توسط رضا در یکشنبه دوازدهم آذر ۱۳۹۶ و ساعت 21:8 |

رقص زمین...
ما را در سایت رقص زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jonunemehr بازدید : 97 تاريخ : دوشنبه 20 آذر 1396 ساعت: 10:24